Saturday, September 22, 2007

Saturday, September 15, 2007

aks az yangom

yek vajab do vajab...






bazigare morede alaghatoon dar javahery dar ghasr ra baraye man befrestid ta aksash ra barayetan befrestam.(aa_moosavian@yahoo.com)






send your favorite actor or actoress in daejanggeum,i send you image of he or she.(aa_moosavian@yahoo.com)

kholase ghesmate 47 seriale javahery dar ghasr

summery of 47setion of daejanggeum:
click here

Saturday, September 8, 2007

kholase ghesmate 46 seriale javahery dar ghasr

soalate tanz(az noe yangomi)

تمامی این سوالات از سایت رسمی جواهری در قصر برداشته شده است
سوالات کنکور 86 لو رفت از نوع یانگوم می
سوالات کنکور

نگارنده قصد هیچ اهانت به عوامل سريال را نداشته و اين سوالات :
جنبه نشستن لبخند بر لبان بازديدکنندگان و توجه به برخي از نکات سريال را دارد.
با دقت به سوالات پاسخ دهيد
1- عاقبت پسر کنگ داگو چه شد ؟
الف) با افسر مين دوئل کرد و کشته شد
ب ) از مشاجرات و دعواهاي پدر و مادرش ديوانه شد
ج ) هنگام برداشتن پول از خانه ، توسط مادرش خفه شد
د ) سر به بيابان گذاشت
2 – از ماجراي سوپ اردک چه ياد گرفتيد ؟
الف ) صبح ها و ناشتا سوپ اردک بخوريم
ب ) براي خريد اردک ، تنها بيرون نرويم
ج ) براي حامله شدن ، اردک بخوريم
د ) همه موارد
3 – پادشاه شبي که يون سنگ را ديد ، براي چه بيرون آمده بود ؟
الف ) از دست زنش که هميشه مريض مي شود ، خسته شده بود
ب ) ياد دوران مجردي کرده بود دلش درد مي کرد
ج) بيرون روي داشت
د) خيلي وقت بود که راه نرفته بود
4 – يانگوم چگونه مي خواهد از خانواده چوئي انتقام بگيرد ؟
الف ) با موفقيتهاي پي در پي ، حرص اين خانواده را در آورد
ب ) سوزن طب سوزني را در رگ کاروتيد بانو چوئي فرو کند
ج ) با بودن در کنار افسر مين ، گيوميونگ را ديوانه کند
د ) چو فردا بيايد ، فکر فردا کنيم
5 - هنگامي که يانگرو ، يون سنگ را ديد که زن پادشاه شده چه فکري کرد؟
الف ) من که از يون سنگ خوشگل ترم ، چرا پادشاه منو نگرفت
ب ) عجب آدم خوش شانسيه
ج ) چطوري ميتونم شوهرتو از چنگت دربيارم
ميرم به ملکه ميگم
6 – بانو چوئي با ديدن يون سنگ چه فکري کرد ؟
الف ) اگه يک روز زودتر اقدام ميکردم ، چنان بلايي به سرت مياوردم که ...
ب ) شانس آوردي به چنگ من نيفتادي
ج ) اي کاش به حرفت گوش ميدادم و به جيجو ميفرستادمت
د ) همه موارد
7 – شما دوست داريد جاي کدام شخصيت سريال باشيد ؟
الف ) همسر کنگ داگو ، چون به همسرش دستور مي دهد و او را مي زند
ب ) چنگ ، تا مدام در حال خوردن باشم
ج ) افسر مين ، تا يک دختر خوب و نجيب گير بيارم
د ) پادشاه ، تا حرمسرا داشته باشم
8 – اگر شما جاي نويسنده فيلمنامه بوديد ، سرنوشت بانوچوئي را چگونه مي نوشتيد ؟
الف ) از عذاب وجدان ، خودکشي کرد
ب ) آنقدر از موفقيتهاي يانگوم حرص خورد تا دق کرد
ج ) بانوي منشي هاي سلطنتي ، او را خفه کرد
د ) با پانسول چوئي فرار کرد
9 – سگ کيست ؟
الف ) حيوان است
ب ) ديدنش خوب ولي بغل کردنش بد است
ج ) سرنوشت انسان را تغيير مي دهد
د ) خوش يمن است ( شوهر ياب است )
10 – چرا تيتراژ قسمت 29 سانسور نشد ؟
الف ) هيچ سريالي سانسور نمي شود
ب ) ارزيابي ميزان جنبه بينندگان
ج ) افزايش اشتياق براي ديدن قسمت بعدي
د ) به سانسورچي گفته شده بود : يکي ، يه چي تو دستش مي گيره ( و به جاي گرفتن دست يانگوم ، گرفتن سگ سانسور شد )
11 – چرا افسر مين به جزيره جيجو رفت ؟
الف ) تا سريال ادامه پيدا کند
ب ) راحت تر بتواند با يانگوم فرار کند
ج ) کمي در آب ، آب تني کند
د ) علاقه خود با يانگوم را نشان دهد
12 – چرا ناخنهاي يون سنگ را کوتاه کردند ؟
الف ) تا هر سوالي پادشاه پرسيد دقيق جواب دهد !
ب ) تا بدن پادشاه را زخمي نکند
ج ) تا حيوان را بغل نکند
د ) سکانس اضافي است
13 – نکات آموزنده سريال کدام است ؟
الف ) چگونه انتقام بگيريم
ب ) چگونه براي رسيدن به هدف ، پشتکار داشته باشيم
ج ) بدانيم که نمي توان ديگران را مجبور کرد که دوستمان داشته باشند
د ) چگونه ازدواج کنيم
14 – چرا گيوميونگ عاشق افسر مين شد ؟
الف ) چون خيلي زود اشک در چشمانش جمع مي شود
ب ) کمبود عاطفي دارد
ج ) عشق در يک نگاه
د )همه موارد
طراح سوال : ب . ب . ک
بنياد بيکاران کشور
هر گونه برداشت از اين سؤالات بدون ذکر منبع :
الف ) حلالتون نمي کنم
ب ) موجب ضايع شدن خودتون ميشه
ج ) خدا رو خوش نمياد
د ) همه موارد

Thursday, September 6, 2007

aks az yangom

salam mikhastam begam ke az in be bad zire hameye paragraphha tarjomashoon be englisi vojood dare.va:
aks az lee young ae
picture of lee young ae

way che lebasi.
wow the pretty dress.





Tuesday, September 4, 2007

aks koodaki ta behala az shinbi


yangome koochak dar miane golha




tooye in aksha yangome koochak ke chand ghesmati bishtar dar serial nabood be hamrah banoo choii dar foroodgahe chin gharar darand.

aks va ...




برای کسانی که به بازیگریه لی یونگ ئه علاقمندند خبر خوبی دارم ظاهراً یکی از کارگردانان جنجالی ایرانی پیگیر حضور این خانم(که بازیگر شخص یانگوم بوده است) در یک فیلم ایرانی شده است که امیدوارم ما بتوانیم از دیدن دوباره ی او در تلویزیون ایران لذت ببریم




Sunday, September 2, 2007

متأسفانه موفق به گذاشتن عکس ها نشدم اگر علاقه داشتید عکس ها در سایت موجود می باشد
خاندان چویی که ازشکنجه رهایی یافته اندبه زندان منتقل می شوند...
پانسول چویی وبانوچویی دراین فکرهستندکه چه اتفاقی باعث آزادی آنهاشده است که گومیونگ می گویدکه آنهاگفتنداین فرمان ملکه بودوهمه فکرمی کردندیانگوم دراین مدت توسط نگهبانان تنبیه می شود درحالی که دراین مدت اودرحال بررسی بیماری پادشاه بوده است...
که دراین حین پانسول چویی می گوید پس شما می گویید که زندگی ماحالادردستان یانگوم است؟که گیومیونگ می گویدحالا...
وزیراووکه فکرمی کند یانگوم مرده است وقتی متوجه می شود اوزنده است عصبانی می شودوعلت زنده ماندن یانگوم راجویامی شودکه به او اعلام می کنندبه دستورملکه یانگوم راآزادکردند...
یانگوم که متوجه بیماری پادشاه شده است به همراه افسرمین به نزدملکه می روند،که ملکه ازیانگوم می پرسدکه بیماری پادشاه راتشخیص داده است؟...
که یانگوم می گوید:بله،مابرروی بیمارانی که درآنهاعلائم سرماخوردگی وجود داشت به دقت امتحان کردیم امامن فهمیدم که مسئله سرماخوردگی نیست زیراعلائم دیگری نیزدرپادشاه دیده می شودکه من با موفقیت دوفردی راکه علائم پادشاه را داشته اند باموفقیت درمان کردم...
ملکه ازیانگوم می پرسد که اسم وعلت این بیماری چیست وپادشاه چگونه به این بیماری مبتلا شده است که یانگوم اعلام می کندمن بیماری رایافته ام امااسم آن رانمی دانم...
دراین حین پزشک قصراعلام می کندکه می داند اسم این بیماری چیست ومی گوید برای درمان پادشاه بایدازشیرین بیان استفاده کرد که یانگوم سریعامخالفت خودرااعلام می کندومی گوید برای درمان پادشاه بایدازداروی یونگ دام ساگان استفاده کنیم...
به دستور افسرمین یکباردیگرپادشاه رامعاینه می کنندکه پس ازمعاینه پادشاه،پزشک قصرهم چنان برعقیده قبلی خودمعتقداست وپزشک جانگ نظریانگوم راتاییدمی کند...
که دراین حین وزیراووبه دیدارملکه می آید وازاوتقاضامی کندکه حرف های یک پزشک ساده راقبول نکندوازتصمیم خودبرگرددوازاومی خواهدمراقب او وداروخانه سلطنتی باشدزیرابااین اقدام وضعیت او وداروخانه به خطرمی افتد که ملکه تقاضای وزیراووراقبول می کندومعالجه پادشاه رابه پزشک قصرمی سپارد...
که یانگوم اعتراض می کندواعلام می کندیک تشخیص اشتباه روی سلامتی پادشاه مستقیماتاثیرمی گذاردواگرمااورازودتردرمان نکنیم ازدردشکم رنج خواهدبردوهمچنین سنگینی نفس اورابه سمت سکته می کشاند...
ملکه به دلیل شدیدترشدن بیماری پادشاه سران قصرراجمع می کند واعلام میکند که تشخیص یانگوم درست بوده است...
یانگوم درجلسه پزشکان استفاده ازطب سوزنی درمناطقی را خواستار می شود که باعث مخالفت پزشکان قصرمی شودامابااصراریانگوم این کارعملی می شود...
یانگوم که به دیداریونسنگ رفته است توسط ماموران قصربه علت تجویز اشتباه دستگیرمی شود ...
یانگوم وافسرمین جانگ هو رادستگیرمی کنند وبه آن ها می گویند که پادشاه نمی تواندببیند وعلت راازآن ها جویا می شوندکه وزیراوودستورمی دهدکه افسرمین رازندانی ویانگوم رابه بیرون ازقصربیندازند...
که ناگهان ملکه ازراه می رسدوبه یانگوم وافسرمین می گویدکه من شمااطمینان کردم چطورتوانستید مرتکب چنین کاروحشتناکی شوید...
که یانگوم اعلام می کند من این کارراکردم تامانع کورشدن پادشاه شوم وبه خاطرطب سوزنی نیست که بینایی اوضعیف شده بلکه این قسمتی از مراحل درمان است واز ملکه می خواهد که اجازه دهدخوداوپادشاه رامعاینه کند(که باعث تعجب حاضرین می شود زیرازن هاحق ندارندپادشاه رامعاینه کنند)...
ملکه ازیانگوم می پرسدکه آیامی تواندپادشاه رادرمان کندیانه،که یانگوم ابرازتاسف می کندومی گویدیک پزشک نمی توانددرموردبیماری ضمانت دهدکه ملکه می گوید پس توقصدداری مرگ خودرابه عقب بیندازی که یانگوم می گویدیک پزشک تلاش نمی کندزندگی خودش راقبل ازبیمارش نجات دهد...
بانوچویی به نزد یانگوم وافسرمین می ایدواعلام می کند که ملکه دستورداده است یانگوم پادشاه رامعاینه کندوتاآن زمان افسرمین نیزدرزندان حبس شود...
یانگوم شروع به معاینه پادشاه می کند...
یانگوم پس ازمعاینه به مطالعه کتاب ها می پردازد...
دراین حین بانوچویی که فکرمی کندپزشک قصرآن ظرف حاوی سم رادرداخل آشپزخانه گذاشته است،ازیوئلی می خواهد که مقداری آرسنیک به عنوان دارو به پادشاه تجویزکند...
پس ازرفتن یوئلی،بانوچویی اعلام می کند تنها کسی که می توانسته آن ظرف را درآشپزخانه بگذارد خودیوئلی است وبه همین دلیل مراقبی برای او می گذارد ومتوجه ارتباط یوئلی با بانوپارک(بانوی سابق مشی های دربار) می شود...
دریکی ازمراحل معالجه حال پادشاه وخیم تر می شود که این امرباعث زندانی شدن یانگوم می شود...
هم چنین بانوچویی وگیومیونگ نیزبه علت خیانت دستگیرمی شوندوبه زندان انداخته می شوند...
یانگوم وافسرمین درزیرشکنجه هستندکه ناگهان رییس کاردارهافرامی رسدواعلام می کندکه ملکه دستورداده است یانگوم راآزادکنید...
یانگوم رابه نزدپادشاه ملکه می برند وملکه می گویدکه حال پادشاه روبه بحران است به گونه ای که پزشک شین می گویدبیماری پوستی پادشاه خوب شده است وملکه ازیانگوم می خواهد کارخودراادامه بدهد ویانگوم شروع به مداوای پادشاه می کند...
پس ازساعت ها تلاش یانگوم ازپادشاه می خواهدکه ازخواب بیدارشودوچشمان خودرابازکند...